سفر مانی جوون قسمت 4
عمر مامان رسیدیم به گرگان و مسیر برگشت...بعد طی یه مسافت طولانی شب رسیدیم به گرگان قرار بود بریم نهارخوران اما هوا بدبود و بخاطر شما وروجکا مجبور شدیم نریم تو اون طبیعت بکر و بریم یه واحد بگیریم بعد کلی بحث و جدل که همه از خستگی بود رفتیم تو یه خونه و استراحت کردیم اما باباجون قلبش گرفت و رفتن بیمارستان همه ناراحت و نگران بودن اما شکرخدا بخیر گذشت اخر شب وقتی همه خواب بودن شما یه شبیخون زدی و بی دلیل گریه کردی به زور خابوندیمت... صبحش بعد خوردن صبحونه به سمت جنگل حرکت کردیم و ظهر رسیدیم جنگل و کلی کیف کردیم اخه روز اخر سفر بود و از دلمون دراوردیم عمر مامان تو مسیر جنگل تا خونه شما خیلی بد بهونه میگرفتی کمی سرماخورده بودی و گوش درد...