مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

هدیه آسمانی ما

مانی جون در آتلیه

عزیز دلم بالاخره بعد از 1 ماه عکسای اتیلیت آماده شد یه چند تا از عکساتو آماده کردم میذارم. رفتیم آتلیه اینقد جنب و جوش داشتی که خانم عکاس مجبور شد 218 تا از شما عکس بگیره تا از بین اونهمه عکس منتخب هاشو انتخاب کنیم . فدای گل پسرم که برای خودش مردی شده                                                       جیگرتو عزیز دلم         ...
21 مهر 1394

دامنه لغات مانی جووون

اینروزا ماشالله اونقد شیطون و بلا شدی که باید فقط دنبالت باشم که خرابکاری نکنی  ماشالله پرانرژی و کنجکاو...       یکسره یا پشت سیستمی یا کنار تیوی و دردوحالت ازمن و بابا میخای اهنگ تکون بده ارش بزاریم برااات  مجبورشدیم برای اینکه مدکام پشت سیستم نباشی تو فلش برات اهنگای موردعلاقتو بریززیم و همین باعث شده که نزاری ما تیوی ببینیم مدام میگی نینای و اله(یعنی ارش)...                                           از اونطرفم سرت تو گوشیه اونقد موبایل منو گرفتی که مجبور شدم یه تبلت بخرم تا هی باهم نجنگیم     ...
20 شهريور 1394

در اومدن دندونهای کرسیت

عزیز دلم مامان فدات بشه بالاخره بعد از کمی تاخیر دندوهای کرسیت از داخل اون لثه های خوشگلت بیرون اومدن و این در اومدن دندونات با تب کردنت و عفونت لوزت همراه بود رفتیم پیش آقای دکتر که شما بعد از سلام گریه کردی ولی اقای دکتر کار خودشو کرد و معاینه کردت که پفت عوفت لوزه هات و افت زدن دهانت از علایمش هست البته اینقد که عفونت بالا بوده دهانت آفت زده و این بعث شده بود شما نتونی چیزی بخوری و با برخورد کوچکترین چیزی با دهانت جیغ میزدی و این باعث میشد گرسنه و بیحال بشی 3 روز بود که شما نتونسته بودی خودت چیزی بخوری و من مجبور بودم شیر رو با سرنگ به سختی بهت بدم که بازه اذیت میشدی ولی چاره ای نبود  بعد از 3 روز که بماند داروه...
5 شهريور 1394

کوتاه کردن موهای فرفریت

عزیزم این روزها هوا خیلی گرم شده  بود و تو هم که اینقد شیطنتت زیاده و اصلا نمیتونی یه جا بشینی باعث میشه که موهات خیس عرق میشه و این اصلا خوب نیست و با کوچکترین بادی خدایی نکرده سرما میخوری و همچنین یک دست شدن موهات  منو بابا تصمیم گرفتیم که موهاتو کاملا کوتاه کنیم و این کارو بابا با ماشین خودش انجام داد با 1000 ترفند و بازی دادنت که از خاله هم کمک گرفتیم و کوتاه کردن موهات حدود 2 ساعت طول کشید  مانی جون قبل اصلاح مانی جون بعد اصلاح تو حیاط باباجون در حال گل اب دادن در حال تماشای نینای   ...
5 شهريور 1394

شیطنتهای خیلی زیادت

عزیز دلم فدات بشم من روزها و ماها میگذره و تو بزرگترو شیرینتر میشی و هرروز با کارای جدید و حرفای نو و تازه مارو غافلگیر میکنی و خوشحال از بزرگتر شدنت. کلمه های زیادی رو یاد گرفتی و اگه بخوام همرو بگم باید اینجا لغتنامتو بنویسم عادت خیلی خوبی که داری هر جایی وارد میشی چه مغازه چه خونه سلام میکنی  حموم کردنو خیلی دوست داری بفهمی که بابا رفته حموم محاله که باهاش نری و خیلی قشنگ تو آب بازی میکنی تو ماشینم خودت به تنهایی میری و عقب ماشین سوار میشی و از شیشه عقب ماشینهارو تماشا میکنی  وای وقتیم که جلو پیش من میشینی از لامپ سقف شیشه ماشین قفل در پخش ماشین دکمه کولر سوییچ برف پ...
5 شهريور 1394

تولد 2 سالگی عشقمون

عزیز دلم مامان و بابا فدات بشن  انگار همین دیروز بود که خبر تولدتو تو وبلاگ گذاشتیم  حالا 2 سال گذشته  و تولد 2 سالگیتو جشن گرفتیم اینقد بزرگ شدی که خودت کیکتو انتخاب میکنی و خودتم شمعتو فوت میکنی ... تولد 2 سالگیتو خونه دبابا جونات جشن گرفتیم  و شما اونقد خوشحال بودی که دنیا رو داشتی.دستتو میکردی تو کیک و خرابکاری   اول خونه مامانی مهری جشن گرفتیم بعد خونه باباجون حسن .عکساتو میزارم چندتا اما جنابعالی از اونجا که یه لحظه نمیشینی بیشتر عکسات تاره    البته عکسای خونه باباجون حسن دست دایی صادقه و هنوز ندیدمش بگیرم اونم بعدا میزارم ... ...
14 مرداد 1394
1