مانی در شب سالگرد ازدواج دایی صادق
عزیز دلم دیشب دایی صادق مارو به مناسبت اولین سالگرد ازدواجشون دعوت کرد که منو تو خاله که خونه ما بود رفتیم اونجا که خیلی بهت خوش گذشت خیلیم رقصیدی و چقدم خندیدی دیشب به هر کی خوش نگذشت به تو خیلی خوش گذشت هیچ شبی مثل دیشب اینقد سرکیف نبودی اینقد خندیدی و رقصیدی که تا اومدیم خونه افتادی تخت خوابیدی.. دایی صادقم دیشب چند تا عکس قشنگ ازت گرفت که یه تعدادیشو میذارم دوستای گلت ببینن مامانی ...