مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

هدیه آسمانی ما

پسر منم مرد شد...راه افتادی بالاخره...

1393/9/4 17:57
216 بازدید
اشتراک گذاری

هنووز باورم نمییشه داری راست راست جلوم راه میری....عمر مامان بوسالهی فدای پاهای کوچولوت و قدمهاش برم...انگار همین دیروز بود که توی بیمارستان یه پسر ناز کوچولوی دوکیلیویی رو دادن بغلم و گفتن اینم شاهزاده ات..اونروز همش غصه میخوردم چطوری تو رو بزرگ کنمخندونکاما روزها مث باد گذشت باتمام سختی هاش قشنگترین روزهای عمرمونو رقم میزد ....خیلی وقت بود که منتظر بودیم راه بری.. بابا تلاش زیادی میکرد قربونت برم هنوز یاد نگرفتی چندثانیه رو پاهات بایستی و بابا تلاش زیادی میکرد که با این وضعیت بازم راه بری...خیلی باهات تمرین میکردیم خودتم خیلی دوس داشتی و با تشویق ما ذوق میکردی اما رو پنجه هات وایمیستادی و کف پاهاتو زمین نمیزاشتی....تا اینکه بالاخره تو روز پانزدهم ابان خودت بتنهایی تونستی راه بری..niniweblog.comاما یکم میترسیدی من خیلی تلاش کردم اونروز ..کلی باهات تمرین کردم تا بابا رو غافلگیر کنیم و موفق شدیمniniweblog.com وقتی بابا اومد تو با قدمهای کوچوت و خیلی سریع چندقدم بسمتش رفتی اونروز بابا هم قشنگترین لبخند دنیا رو زد niniweblog.com  از اونروز خیلی تلاش میکنی و علاقه داری راه بری دیگه کم کم راحت راه میری و تعادل رو حفظ میکنی و همه اینها در حالیه که هنوز نمیتونی خودت بلند شی رو پات وایسی و از جایی برای استارت حرکتت میگیری ایشالله خیلی زود دستتو بگیرم و خودت راه بری ...محبت

اینم چندتا از عکسای خشگلت فداات شم niniweblog.com

niniweblog.com

niniweblog.com

الهی فدات شم که کمدتو بهم ریختیتعجب

niniweblog.com

وای وای فدای اون ژستتبوس

niniweblog.com

 اینجام که مشغول بازی با کلبه هوشیمحبت

niniweblog.com

اینم الانه که من مشغول اپ کردن وبلاگتم  و شما مشغول زدن بلزی قربوون دستای کوچولوتتشویق

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان محمد امین
13 آذر 93 15:01
چقد قشنگ بلز میزنی وروجک معلومه علاقه داری پیشنهاد میکنم برو کلاس موسیقی عزیزززززززم از کارایی که کنار کمدت کردی معلومه چقد شیطوونی من عاشق شیطنت شما پسرام
مامان و بابای مانی جون
پاسخ
مرسی که به وبلاگم سرزدین