مانی در پارک پشت خونمون
عزیز دلم بعد اینکه بابا رفت سر کار من زنگ زدم که بابا جون بیاد تا مارو ببره تو اون فرصت گفتم بریم یه هوایی تو پارک بخوری واسه همین سوار بر کالاسکه خوشحلو خندون رفتیم پارک
یه لحظه گذاشتمت رو چمنا ازت عکس بگیرم جیغ کشیدی گریه کردی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی