شیطون بلا مامان
عزیز دلم مامان فدات بشه روز به روز داری شیرینترو خوردنی تر میشی مخصوصا که حسابی هرروز کارای جدید تری یاد میگیری..
یه بار وقتی غذا تو خوردی بابا بهت گفت آفرین پسرم قوی شدی و بازوشو بهت نشون داد از همون روز تو یاد گرفتی و هرچیزی که میخوری بازوتو میگیری و نشون میدی که یعنی قوی شدم
اصلا دیگه تو. خونه طاقتت نمیاد و دوست داری بری پارک یا حیاط بازی کنی و دیگه داخلم نمیای
کلماتی مثل باز.اینجا. بده من. بیا یاد گرفتی
علاقه شدیدی به این نقاشیهای روی دیوار مهدکودک نزدیک خونمون هستی وقتی میریم مغازه ناخداگاه محو تماشاشون میشی و خیلی دوسشون داری
فدای اون ژستت بشم که اینجوری قیافه گرفتی
راستی جدیدا خیلی قشنگ میای پیش ما کنار سفره میشینی و خودت غذا میخوری البته با کمک ما یه قاشق که غذا میخوری با دستمالی که تو دستته دهنتم پاک میکنی فدای جیگر تمیزو با ادبم بشم من
اینجا هم رو صندلی پارک نشستی و من به شما میگم بخند الکی خندیدی که شد این
اوخ اوخ اوخ اینم تفریح جدیدته که خونه بابا جون حسن به تفریحاتت اضافش کردی