مانی جونمانی جون، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

هدیه آسمانی ما

مانی ناقلا6

1394/1/21 12:38
385 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم دیگه هوا گرم شده و شما اصلا تو خونه طاقت نمیاری و یه سره میگی بریم بیرون تو خونه هم که هستی فقط باید برات کلا قرمزی بذلریم و شما خیلی علاقه پیدا کردی به کلاه قرمزی و همه شخصیات برنامرو میشناسیبغلمامان فدات بشهبوس دیروز با مامانی مهری رفتین پارک پشت خونمون و کلی تاب بازی کردی و حسابی خودتو خسته کردی.

روزایی هم که ارشیا میاد خونه مامانی تا صداشو میشنوی که تو حیط بدو بدو میری دم در که ببیمت تو حیاط بازی کنی .

وای مامان چند روز پیش دمه در حیاط بودیم دیدم تو دستت یه چیزیه دیدم مارمولک گرفتی گیجمنو میگی غش کردم جیغ کشیدم از صدای جیغم بابا جون امد تو حیاط و از ترسو گریه نمیتونستم بگم دستتون مارمولکه تو هم از صدای جیغ من ترسیده بودی و تو هم با من گریه میکردی و زبونم بند اومده بود که بگم به بابا جون دستت چیه اشاره که کردم بابا جون فهمید و سریع از دستت گرفت .

از اون روز بابا جون بهت میگه شکلاتت کو مانیخطاهیپنوتیزم

اینجا هم داری با ارشیا خاک بازی میکنین و شما دستتو نمیزنی و با پوب خاک بازی میکنیبوس

niniweblog.com

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان آنیسا
22 فروردین 94 8:22
سلام دوست عزیزم ممنون از اینکه بهمون سر زدی آفرین به این اقا پسر شجاع خوشکل اگه من بودم که از تزس سکته کرده بودم آخه مگه انقدر از این موجود زشت میترسم
kosar
25 فروردین 94 21:41
خاله جونم آپم خوشحال میشم بهم سربزنید...