مانی ناقلا2
شرمنده پسر گلم مدتی نتونستم بیام و وبلاگتو آپ کنم آخه بابا به خاطر کارش روز کار شده بود و ما هم خونه مامانی بودیم..
اما حالا اومدم با دست پر میخوام از شیطنتات بگم ....
عمر مامان روز به زوز که بزرگتر میشی شیطونترو خوردنی تر میشی هرروز چیزای جدیدی یاد میگیری و مارو غاقلگیر میکنی .وقتی کار بدی انجام میدی خودت متوجه کارت هستی و ادای منو در میاری که مثلا دعوات میکنم انگشت اشارتو میاری بالا و تکون میدی .الان دیگه کلمه بابا و مامان رو به طور صحیح و کامل ادا میکنی . صدای ببعی گاو و کلاغ وقتی بهت میگیم در میاری
یکی از علاقه مندیهات تو این چند ماه اخیر پشت سیستم رفتن و آهنگ گذاشتن و به قول خودت نینای کردن صبح که پا میشی وقتی بابا خون نیست میری پشت در اتاقت به در میزنی و بابا رو صدا میزنی که بیاد ببرتت پشت سیستم و آنگ بذاره و بالا پایین بپری تا اینکه دمن میگم بابا رفته کارخونه و تو هم یاد گرفتب دستاتتو میبری بالا و میگی دورررر. شبم منتظر میشی بابا بیاد خونه و دستشو میکشی میبری به زور پشت سیستم بابا نمیذاری حتی لباساشو عوض کنه.
پسرم کلی کارهای جدید یاد گرفتی و شیرین کاریهای زیادی میکنی ولی خوب اگه بخوام همشو بگم کلی میشه.
حالا یه تعداد از عکسات با کارهایی که میکنی رو میذارم
پسرم موهات اینقد بلند شده که کاز پشت برات کش بستم
اینجام وقتی قرآن یا نوحه از تلویزیون پخش میشه یا مرقدی نشون میده میری نزدیک میشی و شروع میکنی سینه زدن
اینجام خونه مامانی حسابی ریختو پاش کردی
اینجام آماده ای که بودویی دنبال خانم قدقدا بیچاررو عاصی کردی
بلهههههه یکی از تفریحات سالمت خونه مامانی پشتی بندازی بپری روش جیغ بکشی
یاد گرفتی وقتی میخوام ازت عکس بگیرم میگم بخند نتیجش میشه این
تو این سه تا عکس بالا هم که کزت میشی هرروز صبح به مامان کمک میکنی (الکی مثلا)هرچی مامان تمیز کردرو زحمت میکشه رو به باد میدی
بله آقای مهندس میفرمودین
اینجام که تو مطب آقای دکتر که همه چیشونو به هم ریختی
اینجا هم که رفتیم پارک و شما در حال تاب بازی کردن
هی میگم رو پله ها نرو نشین خطرناکه نشستی زبونم در میاری
ماشالا پسرم یاد گرفتی سر سفره میشینی و با ما غذا میخوری آفرین پسرم
بله آقا اینجا عروسکاتو چیدی کنارشون خوابیدی
بدون شرح
آقای کزت خان
خیلی به کتاب علاقه داری ببین چه قشنگ مطالعه میکنی
از اونجا که که به آهنگو موسیقی علاقه داری داری از دایی آموزش زدن تیمپو رو یاد میگیری دایی برات توضیح میده و شما هم خیلی با دقت گوش میدیفدات بشه مامان
اینجام در حال انداختن پشتی شکارت کردم
اینجام با مهزیار چه کردین
پسرم اینم خلاصه ای از کارهایی که میکنی و یاد گرفتی یه چشمه کوچولوش بود شیطونک مامان